از اونجا که دو کتاب صحیح مسلم و صحیح بخاری برای اهل سنت خیلی دارای اهمیته و خیلی این دو کتاب رو قبول دارن ، یه سری به این دو کتاب میزنیم تا ببینیم درباره امام زمان چه احادیثی رو نوشتن.

 

1. احادیث خروج دجال در صحیحین

بخاری در صحیحش به یک روایت درباره خروج دجال و فتنه او، بسنده کرده. در حالی که در صحیح مسلم، ده‌ها حدیث درباره خروج، روش، اوصاف، خرابکاری، فساد، لشکرکشی و سرانجام او نقل شده  و در روایاتی دجال از جمله علامات ظهور و خروج حضرت مهدی علیه السلام شمرده شده.

 

 

 

2. احادیث نزول عیسی علیه السلام در صحیحین

بخاری و مسلم هر دو با اسناد خود از ابوهریره نقل کرده‌اند که گفت:

رسول خدا صلی الله علیه فرمود:

«چگونه‌اید اگر پسر مریم بر شما فرود آید، در حالی که امامتان از شما باشد؟»1

مسلم با اسنادش از جابر بن عبدالله آورده:

«شنیدم پیامبر صلی الله علیه فرمود: گروهی از امتم آشکارا تا روز قیامت براساس حق پیکار می‌کنند. پس عیسی بن مریم فرود می‌آید. فرمانده گروه گوید: بیا و بر ایمان نماز بگزار! می‌گوید: خیر، به درستی که برخی از شما به پاس گرامی‌ داشت این امت بر دیگران امیر هستند.»2

 اگر به دیگر کتاب‌های حدیثی اهل سنت ـ صحیح و مسند و غیره ـ مراجعه کنیم، روایات فراوانی را پیدا می کنیم که به صراحت بیان می‌کنند که فرمانده گروهی که تا روز قیامت بر پایه حق پیکار می‌کند، کسی جز حضرت مهدی علیه السلام نخواهد بود. به عنوان نمونه حدیث را ذکر می‌کنیم:

الف. ابن ابی شیبه از ابن سیرین نقل کرده:

«مهدی از این امت و همان کسی است که بر عیسی بن مریم امامت می‌کند.»3

ب. ابونعیم از ابن عمرودانی از حذیفة نقل کرده است:

«رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مهدی علیه السلام نظر افکند. در حالی که عیسی بن مریم فرود آمده، گویی آب از موهایش می‌چکد. سپس حضرت مهدی علیه السلام می‌گوید: جلو برو و با مردم نماز بگزار. پس عیسی علیه السلام گوید: نماز تنها برای شما برپا شده است. پس [عیسی] پشت سر مردی از فرزندان من نماز می‌گزارد.»4

در کتاب فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، به تواتر حدیث‌های مهدویت تصریح شده ؛ از جمله در شرح حدیث قبلی، می‌گوید:«نماز خواندن عیسی پشت سرمردی از این امت ـ با توجه به اینکه در آخر الزمان و نزدیک قیامت است ـ نشانگر صحّت و درستی گفته‌هایی است که می‌گوید: به درستی که زمین از قائمی برای خدا یا حجت خالی نخواهد ماند».5

قسطلانی در شرح بر بخاری، این حدیث را به حضرت مهدی علیه السلام تفسیر کرده، می‌گوید: حضرت عیسی علیه السلام در نماز به امام مهدی علیه السلام اقتدا می‌کند.6

این مطالب در عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری نیز وجود دارد.

در کتاب فیض الباری در تفسیر حدیث بخاری تأکید بیشتری هست. در این کتاب، حدیثی از ماجه قزوینی آورده و سپس می‌گوید: پس مصداق «الامام» در این حدیث همان «امام مهدی» است.7

 در حاشیه البدر الساری الی فیض البخاری شرح مفصلی در باره حدیث فوق آورده و توضیح می‌دهد که شارح حدیث، باید به احادیث دیگر صحابه در همان زمینه مراجعه کند. لذا جمع حدیث‌هایی که مبیّن این حدیث بخاری است، او را بر آن داشت که تصریح کند: مراد از امام همان، امام مهدی علیه السلام است. سپس می‌افزاید: این معنا را حدیث ابن ماجه به تفصیل روشن کرده که استناد آن هم قوی است.8

 

3. احادیث صحیح مسلم «درباره کسی که مال‌ها را می‌بخشد»

مسلم با اسناد خود از جابر بن عبدالله آورده است:

«رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در اواخر دوران امت من، خلیفه‌ای خواهد آمد که مال را فراوان می‌بخشد و هیچ شمارش نمی‌کند.»9   

          وی این حدیث را از طریق‌های دیگری از جابر و ابوسعید خدری از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌کند. صفت «پاشیدن مال» مبالغه در فراوانی است و در کتاب‌ها و روایات اهل سنت، هیچ موصوفی جز حضرت مهدی علیه السلام ندارد.

ترمذی با اسنادش از ابوسعید خدری از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌کند:«به درستی که مهدی در امت من است...[تا آنجا که فرمود] پس مردی نزد او می‌آید و می‌گوید: ای مهدی [مالی] به من بده، پس به اندازه توان حمل کردن او، در پیراهنش پول می‌ریزد». 10

این حدیث از ابوهریره و ابوسعید خدری و ده‌ها طریق دیگر نقل شده است.

 

4.احادیث خسف بیداء در صحیح مسلم

مسلم در صحیح با اسناد خود از عبیدالله بن قبطیه آورده است: «حارث بن ابی ربیعه بن صفوان همراه با من بر ام سلمه ام‌المؤمنین وارد شدیم. از او دربارة لشکری که به زمین فروی رود، پرسیدند (این در دوران عبدالله بن زبیر بود). ام سلمه گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پناهنده‌ای در خانة خدا پناه می‌برد، آن‌گاه گروهی را به دنبالش می‌فرستند، هنگامی که آنان به بیداء می‌رسند، زمین آنها را در خود فرو می‌برد».11

 

پی نوشت:

 

1. صحیح بخاری، ج4، ص205، کتاب الانبیاء، و صحیح مسلم، ج1، ح244، ص136.

2 . صحیح مسلم، ج1، ح247، ص137.

3 . المصنف، ج15، ح19495.

4 . الحاوی للفتاوی، ج2، ص81.

5 . فتح الباری، ج6، صص383 ـ 385.

6 . ارشاد الساری فی شرح صحیح البخاری، ج5، ص419.

7 . فیض الباری، ج4، صص44ـ47.

8 . حاشیه البدر الساری الی فیض البخاری، ج4، ص44.

9 . صحیح مسلم ( به همراه شرح نووی)، ج18، ص38.

10. سنن ترمذی، ج4،ح2234.

11. صحیح مسلم (به همراه شرح نووی)، ج18، صص4 – 7