وقتی به خیلی از ادیان در سراسر جهان نگاه می‌کنیم می‌بینیم که هرکدوم برای خودشون منجی یا موعودی رو معرفی کردن. چرا؟!


اگه هرکدوم از این منجی‌ها رو بررسی بکنیم به چرایی وجودشون پی می‌بریم و می‌بینیم که خاستگاه این منجی‌باوری‌ها به چهار دسته تقسیم می‌شه:

 

اول: امید

ریشه‌ی بسیاری از این موعودها در خصیصه‌هایی انسانی مثل امید به خوشبختی و رهایی، ازبین رفتن ظلم و برپایی عدالته. امید به بهروزی به ویژه در دورانهای اختناق به صورت وعده‌ی اومدن یک منجی رهاننده بروز می‌کنه. این موعودها بیشتر از جنس امیدند تا اعتقادی بنیادی! موعودهای ادیان و ملت‌های آفریقایی و سرخ‌پوستهای آمریکای مرکزی و جنوبی رو می‌شه از این گونه به حساب بیاریم.

 

دوم: آرمان

برخی موعودها ممکنه از آروزیی براومده باشن که به صورت آرمانی جمعی دراومده. شاید آرزویی فردی، اجتماعی یا قومی و معنوی و یا حتی مادی به مرور زمان چنان پرورش پیدا بکنه که به صورت آرمان و مطلوبی جمعی دراومده باشه.

 

سوم: پیش بینی

این احتمال هم وجود داره که موعودباوری یک دین بر مبنای یک تشخیص فلسفی-اجتماعی، فلسفی-تاریخی و یا فلسفی-الاهیاتی شکل گرفته باشه که جهان توی سیر طبیعی خودش به وضعیت موعود می‌رسه. لذا در این گونه موعودباوری بیش از دخالت شخصی خاص (یا خدا) در زمین، تحقق این امر مد نظره. به هر حال این موعودها بر مبنای اندیشه‌هایی فلسفیه و نه میل انسان به گشایش. به طورمثال وعده‌ی حکومت به طبقه‌ی کارگری در پایان تاریخ که فلسفه‌ی مارکسیزم از اون دفاع کرده می‌تونه از این نوع باشه.

 

چهارم: پیشگویی یا اخبار از غیب

این احتمال که ریشه بسیاری از منجی‌باوری‌ها وعده‌هایی درمورد آینده است با اندیشه‌های ادیان مختلف سازگارتره. این وعده‌ها که ممکنه بر اساس وحی یا الهام پیامبرانه یا پیشگویی کاهنها باشه نوعی از موعودباوری رو پدید آورده که بر خلاف دسته اول بیشتر جنبه اعتقادی داره. البته این موعودها رابطه‌ای دوسویه با امید دارن. هم با امید تقویت می‌شن و هم اون رو تقویت می‌کنن. این نوع موعوداندیشی فراتر از دسته اوله، چرا که نوعی دخالت خدا در زمین رو نوید می‌ده.

 

نتیجه اینکه:

به هر صورت هر یک از این چهار حالت محتمله. البته ممکنه برخی موعودها هرچهار خاستگاه رو توامان دارا باشن، مثلا یک اندیشه موعودی بر مبنای تشخیص ضرورتی تاریخی یا سنتی الاهی پدید بیاد که به پیامبری نیز وحی بشه و به مرور زمان به آموزه‌ای دینی دربیاد و درنهایت فشارهای روانی و اجتماعی نیز اون رو تقویت بکنه. اگر چه در این صورت نیز می‌شه در هر موعودی یکی از این عوامل رو اصلی‌تر از بقیه یافت.